دلنویس ابان

یه وقتایی نوار گذشته رو از نو پلی میکتی.توی یه لخظه به حال و هوای گذشتت قکر میکنی.یه اون به عشقی که سعی کردی فراموشش کنی.
به تمام تلاشاایی که کردی تا از اسارتش خلاص شی فکر میکنی هی فکر میکنی هی بیشتر و بیشتر غرق میشی.تو احساساتت فرو میری.
یادت میاری اون ثانیه های یخزده رو که توی بغلش گم شدی.اون گرمایی که موقع گرفتن دستت بهت زندگی داد.به اون چشمای قهوهایی وقتی نگات میکنن.
اه.چشماش.چشماش.دوتا گلوله ی محصور توی حصار مزه های بلند و سیاه. چشایی که عمق عشق رو توی تمام ثانیه ها میشد دید.
اه ازون چشمای  برق افتاده که وقتی تو بغلش داشتم های های گریه میکردم به چشمای من دوخته شد و همراه من تر   


                   ولی


 .اااااااااماااااااااان 

امااااااااااااان از عشق یکطرقه.عشق محال عشقی که مجنونش خبر از لیلی نداره..


۱۸:۰۳
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ابان نویس

ابان دخت

سلاممممم.
من ابان دخت هستم.اینجا یکی از اون فضا هایت که میخوام نظرمو دلنوشته هامو زندگیمو به اشتراک بذارم.
انشاالله تابسنون ادرس کانال و اینستاگرم هم میذارم.
ممنون میشم نظر بذارید و منو از حضور خودتون مطلع کنید
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan